اظطراب زیادی

همچنین باید اضافه کنم که مدیتیشن برای کمک به مشکلات نوشیدن الکل فوق‌العاده است، زیرا به شما کمک می‌کند تا اضطراب و سیستم عصبی بیش فعالی که ممکن است در پشت آن وجود داشته باشد، و همچنین محرک‌های ناخودآگاه که باعث می‌شود بخواهید خودتان را بی‌حس کنید، آرام کنید. درد یا خستگی که احساس می کنید ضرب و شتم بی خوابی وقتی دیوید با رنج بی خوابی نزد من آمد، با او همدردی زیادی داشتم. من از تجربه خودم می‌دانم که نخوابیدن چقدر می‌تواند وحشتناک باشد، و به نظر می‌رسد که چگونه به نظر می‌رسد که هر بخش دیگری از زندگی شما را به زیر می‌کشد. من و دیوید غیرعادی نبودیم. این روزها کم خوابی یک مشکل بزرگ است. صد سال پیش ما تقریباً 9 ساعت در شب کار می کردیم. اکنون به هفت و نیم رسیده ایم. این به سادگی کافی نیست. با این حال، حتی نگران‌کننده‌تر، کاهش عمده کیفیت خواب است که در واقع برای سلامت کلی ما مضرتر است. من در یک لحظه در مورد چرایی صحبت خواهم کرد، اما ابتدا از دیوید در مورد اینکه کمبود خواب برای او چه معنایی داشت بشنویم. دیوید «خوابیدن به نظر یک معجزه بود.» «متاهل هستم، دو بچه دارم، و تجارت من در روسیه است. چند سال گذشته بسیار پر استرس بوده است. زمانی بود که می توانستم همه چیز را از دست بدهم و به یک مکان بسیار تاریک رفتم. استرس زیادی احساس کردم، اضطراب زیادی داشتم و وحشت کردم. شاید وقتی جوانتر بودم با همه اینها پیشرفت می کردم، اما با بزرگتر شدن، ذهن و بدن شما برای این کار آماده نمی شوند. از نظر فیزیکی، پیام‌ها کاملاً واضح بودند - من یک اختلال خواب وحشتناک داشتم و یک سال و نیم ادامه داشت. می‌توانستم بخوابم، مشکلی نیست، زیرا من گیج شده بودم و بیشتر با آدرنالین زندگی می‌کردم، اما بعد از آن بیدار می‌شدم و از دیوارها می‌پریدم. من در یک حالت نیمه خواب، نیمه بیدار، نیمه خواب، با ذهنم فقط مزخرفات بی معنی را به هم می ریزم. در تمام طول شب می چرخید و می رفت. اگر به خواب می‌رفتم، با خواب‌های اضطرابی مواجه می‌شدم، که در مورد تعقیب یا شکست برای نشت و ناتوانی در یافتن غرفه بود. چیزهای احمقانه - مانند دیر کردن مداوم؛ یا از دست دادن چیزی خواب باید زمانی باشد که استراحت می کنید، اما من آنقدر استرس زا دیدم که در واقع از رفتن به رختخواب می ترسم. احساس ناتوانی می کردم و این فقط روح را ویران می کرد.